تشریفات، تجهیزات و نتراشیدن. علائم بازیکنان هاکی NHL
اتفاقاً داشتن ریش در مرحله پلی آف از مصادیق ایثار محسوب می شود. بازیها در ماههای می و ژوئن برگزار میشوند، زمانی که هوا در آمریکای شمالی بسیار گرم است، بنابراین پوشیدن آن تجربه خوشایندی نیست، و حتی بیشتر از آن زیر کلاه ایمنی.
علاوه بر گذاشتن ریش، تعصبات و خرافات زیادی در NHL وجود دارد. اندرو پودنیکس، مورخ و روزنامه نگار کانادایی هاکی در کتاب "خرافات هاکی" در مورد برخی از آنها صحبت می کند.
اگر قبل از بردن جام، آن را لمس کردید، مالکیت آن را فراموش کنید - هرگز به آن نخواهید رسید.
خرافه ای وجود دارد که هرگز درباره آن صحبت نمی شود، اما همچنان وجود دارد. به طور خلاصه، بازیکنان هرگز به تعداد بازیکنانی که در طول دوران حرفه ای خود می میرند، نمی پوشند. در اینجا خرافات و احترام به هم می پیوندند. به طور کلی، اسکیت بازها دوست ندارند اعداد را تغییر دهند: وقتی فیل اسپوزیتو از بوستون به رنجرز مبادله شد، هفت نفر او گرفته شد، بنابراین او به سادگی آن را دو برابر کرد - 77. این تنها مثالی نیست.
بازیکنان بیش از سایر تجهیزات به چوب اهمیت می دهند و بسیاری از آیین های بازی با آنها همراه است. جو نویندیک قبل از هر بازی پودر بچه روی او می پاشید. دانیل بریر با چوب خود صحبت کرد و وینسنت لیکاوالیه اجازه نداد زمین را لمس کند.
در طول اسکیت ها و گرم کردن های قبل از بازی، تیم ها اکنون متقابلاً توافق می کنند که هرگز توپ را به سمت دروازه حریف شلیک نکنند (اغلب در آنجا دروازه بان وجود ندارد).
از هر بازیکنی بپرسید و آنها به شما خواهند گفت که از چپ به راست یا راست به چپ لباس می پوشند. یعنی سپر چپ، سپر راست. پد آرنج چپ، پد آرنج راست. اسکیت چپ، راست. همه چیز از چپ به راست (یا راست به چپ) است. با لباس پوشیدن به شیوه ای خاص، یک بازیکن هاکی تا حد امکان احساس راحتی می کند و این به نوبه خود به او اجازه می دهد تا بهترین بازی خود را انجام دهد. این جوهر تمام خرافات است. (مثلاً گرتزکی از چپ به راست لباس پوشیده است).
مشکل اصلی سیدنی کرازبی چوب هایش است. وقتی آنها را پیچیده و در جای خود قرار داد، هیچ کس نمی تواند آنها را لمس کند. اگر کسی آنها را لمس کند، نوار را برمی دارد و همه چیز را بازیافت می کند.
شما هم می توانید برای مادرش متاسف باشید. کرازبی از صحبت با او در روز بازی امتناع می کند زیرا هر بار که در گذشته این کار را انجام داده، شکست خورده است. و هر بار که اتوبوس تیم از یک گذرگاه راه آهن می گذرد، کرازبی پاهایش را بلند می کند و با آن ها پنجره را لمس می کند. برو شکل
کریس چلیوس همیشه قرار بود آخرین بازیکنی باشد که قبل از گرفتن یخ لباس می پوشد. و بعد از اسکیت، اوگنی مالکین باید در نهایت با پوک به پای مربی کریس استوارت شلیک کند. مانند همه نشانه ها، این غیر منطقی یک بار کار کرد و حالا اگر همسرش به استوارت شلیک نکند، نمی تواند تحمل کند.
مربی افسانه ای اسکاتی بومن به خرافه پرستی بسیار معروف بود و اغلب در طول بردهای تیم هر روز همان لباس را می پوشید تا بلافاصله پس از باخت همه چیز را تغییر دهد.
شب قبل از بازی جارومیر جاگر دوست دارد یک لیوان شیر بنوشد و کلوچه بخورد تا آرام شود. وین گرتزکی قبل از بازی یک سری نوشیدنی متشکل از چهار نوشیدنی را به ترتیب خاص نوشید: کوکای رژیمی، آب یخ، انرژی Gatorade و یک کوکای رژیمی دوم. و در حالی که در تمام 20 فصل NHL بازی می کرد، پشت ژاکت خود را فقط در سمت راست می گذاشت. فیل اسپوزیتو تمام دوران حرفه ای خود را با پوشیدن یقه یقه اسکی مشکی که به عقب پوشیده بود گذراند.
بابی اور افسانه ای دوست داشت تا زمانی که گل زد، از همان شلوارهای ساق - بدون ساپورت - استفاده کند. او همچنین باید قبل از بازی همه بازیکنان تیم را لمس می کرد. در رختکن می رفت و برای خوش شانسی روی شانه یا دست تک تک هم تیمی ها می زد. او عادت دیگری هم داشت که می توان آن را خرافه یا تکنیک استراتژیک دانست. او چوب خود را به روشی خاص پیچیده و تنها با استفاده از یک دور نوار چسب سیاه در چند اینچ از نوک قلاب. این نوار مانند یک منظره عمل میکرد و به او کمک میکرد تا پوک را کنترل کند.
یکی دیگر از اسطوره های هاکی کانادایی، ژاک پلانته، نه تنها در دروازه بانی مبتکر بود، بلکه شخصیتی بسیار عجیب و غریب نیز داشت. یکی از راه های آرامش او بافتن بود، عادتی که از آن خجالت نمی کشید.
دروازه بان پاتریک روی تیرک های دروازه را بهترین دوستان خود می دانست. او با آنها صحبت کرد و معتقد بود که آنها تفاوت بین پیروزی و شکست را تعیین می کنند. کیپر همچنین از اسکیت کردن تمام خطوط روی یخ (یعنی خطوط آبی، خطوط قرمز) اجتناب کرد و همچنین نام سه فرزند خود را برای موفقیت روی چوب های خود نوشت.
بررسی