در جام جهانی 1930، اروگوئه قدرت "هرم" را نشان داد. ما پیچیدگی های تاکتیکی اولین قهرمان جهان را درک می کنیم

امروز ما به تاکتیک های برنده اولین جام جهانی - تیم اروگوئه نگاه خواهیم کرد. 

تیم: تیم ملی اروگوئه مربی: آلبرتو سوپیچی تاکتیک ها: 2-3-5 ("هرم")

* هیچ شرایطی برای مسابقات جهانی 1930 وجود نداشت. به تورنمنت اصلی اروگوئه فقط کسانی آمدند که با این دعوت موافقت کردند. علاوه بر این، در ابتدا برخی از کشورها حاضر به اعزام تیم های خود نبودند. به عنوان مثال، اروپایی ها سفر خود به آمریکای جنوبی را به دلیل سختی جاده تا آخر به تعویق انداختند. در آن زمان، سفرهای هوایی بسیار ضعیف توسعه یافته بود و رسیدن به قاره دیگر چندان آسان نبود. در نتیجه، تنها چهار تیم از دنیای قدیم با متقاعد کردن فیفا موافقت کردند: فرانسه، یوگسلاوی، بلژیک و رومانی. در عین حال، طرف اروگوئه ای متعهد شد هزینه تمام شرکت کنندگان را بپردازد. * بازیکنانی از رومانی، فرانسه، بلژیک و حتی برزیل با همین کشتی به اروگوئه سفر کردند. کشتی این گروه ها را یکی یکی در بنادر مختلف سوار کرد. * در مجموع 13 کشور در این مسابقات حضور داشتند. علاوه بر تیم های اروپایی، تیم های زیر در این مسابقات شرکت کردند: آمریکای جنوبی: اروگوئه، آرژانتین، برزیل، پرو، پاراگوئه، شیلی، بولیوی. آمریکای شمالی: آمریکا، مکزیک.

قهرمانی تیم اروگوئه در اولین جام جهانی اتفاقی نبود. اوروس ها با شکست دادن آرژانتینی ها در فینال با فاصله قابل توجه در امتیاز (نتیجه نهایی 4 بر 2)، یک دوره کامل از تاریخ خود را تکمیل کردند. پیروزی در جام جهانی 30 به 10 سال تسلط آبی های آسمانی در رقابت های قاره ای و جهانی پایان داد. نمونه های مشابه موفقیت پایدار در تاریخ فوتبال نادر بوده است. سال ها بعد، تسلط طولانی مدت مشابهی را می توان در نمایش های برزیل با پله یا اسپانیا در دوران تیکی تاکا مشاهده کرد.

اروگوئه راه پیروزی را در سال 30 خیلی قبل از جام جهانی آغاز کرد. تیم آینده اولین قهرمانان جهان در دهه 20 تشکیل شد. برای تقریبا یک دهه، بازیکنان فوتبال Charrua به طور فعال در تمام مسابقات بزرگ فوتبال شرکت کردند. سه پیروزی در جام آمریکا (1923، 1924 و 1926)، و همچنین موفقیت در بازی های المپیک (1924 و 1928) نه تنها ترکیب، بلکه به همان اندازه مهم، ذهنیت قهرمانی آن تیم را شکل داد.

جالب است، اما تقریباً در تمام دهه، اصلی‌ترین حریف ایدئولوژیک و بازی اروگوئه، آرژانتین بود، تیمی از کشور همسایه با تاریخ مشابهی در توسعه فوتبال و فرهنگ فوتبالی مشابه. تفاوت فقط در روش های دستیابی به اهداف یا به طور دقیق تر در تمایل به کنار گذاشتن برخی از اصول بازی خود به خاطر پیروزی بود.

اروگوئه، مانند آرژانتین، فوتبال را به عنوان مکمل کریکت دریافت کرد. با این حال، بازی با توپ به تدریج جایگزین کریکت به عنوان یک موضوع مورد ستایش جهانی شد. در ابتدا، ایده های انگلیسی آن زمان در فوتبال اروگوئه و آرژانتین غالب شد. اما با افزایش محبوبیت بازی، نفوذ انگلیسی به تدریج شروع به ضعیف شدن کرد. ایده های جدیدی توسط بومیان و همچنین مهاجران پیرنه ارائه شد. بنابراین، فوتبال آرژانتین و اروگوئه پژواک ایده‌های تاکتیکی کالچو در اوایل قرن بیستم و همچنین تکنیک‌های حمل توپ اسپانیایی و آمریکای لاتین را جذب کرد.

فوتبال سرراست با اجزای قدرت جای خود را به بداهه نوازی شامل تکنیک و هماهنگی داد. تاکید بر کار با توپ نیز تغییر کرده است - فوتبال قدرت انگلیسی کمتر محبوب شده است. سنگ بنای سبک جدید، بازی کم سرعت به جلو بود.

آرایش تاکتیکی اصلی در آمریکای لاتین در آن زمان هنوز 2-3-5 بود، یعنی به اصطلاح "هرم". طرح 2-3-5 قبلاً در دهه 30 کاملاً منسوخ شده بود، اما هنوز به جای تشکیلات قبلی (1-2-7 و 2-2-6) استفاده می شد. روندهای جدید با استفاده از طرح های 3-2-2-3 ("WM") و 2-3-2-3 ("WW") در اروپا در حال ظهور بودند و بعداً به آمریکای لاتین رسیدند.

ایده اصلی 2-3-5 آمریکای لاتین ترکیب بازی افقی با بداهه نوازی در حمله بود. بازیکنان فوتبال به بازی در یک پست محدود نمی شدند و به همان مجموعه راه حل های فنی محدود نمی شدند. یعنی در آن روزها تقریباً هر فورواردی می‌توانست به‌اصطلاح هنرمند آزاد در حمله باشد.

با مفهوم بازی مشابه، اروگوئه در عملگرایی خود با آرژانتین تفاوت داشت. در آن زمان، در نیمه اول قرن بیستم، آرژانتینی ها به دنبال عقب نشینی از بازی تهاجمی خود بر اساس مهارت فردی و به نفع نظم و انضباط و کار دفاعی موثر نبودند. برعکس، اروگوئه انعطاف پذیرتر بود. پیروزی های اروگوئه در المپیک 20 و به ویژه در جام جهانی 1928 عمدتاً به دلیل توانایی تغییر به موقع اولویت ها از بازی تماشایی به عمل گرایی امکان پذیر شد، کار گروهی با تمرکز بر کسب نتیجه به هر قیمتی، مهم نیست که چقدر بدبینانه به نظر می رسد.

اجرای مؤثر استراتژی‌های عمل‌گرایانه (یا بهتر بگوییم تطبیقی) اروگوئه از طریق استفاده از طرح 2-3-5 امکان پذیر شد. همانطور که در بالا ذکر شد، آرایش 2-3-5 تا پایان دهه 30 حداقل کمی قدیمی شده بود، اما هیچ طرح دیگری از آن زمان توانایی خود را برای پیاده سازی استراتژی های مختلف برای بازی فراهم نمی کرد.

در ابتدا، زمانی که فوتبال از هرج و مرج به چیزی معنادار تبدیل شد، هر بار دفاع یک بازیکن را از حمله می گرفت. در نتیجه به مرور زمان "هرم" وارونه شد... در همان ابتدای زمان یکی از بازیکنان هجومی به خاطر سازماندهی بهتر بازی به تدریج از وضعیت آشفته 1-1-8 خارج شد. بنابراین، انتقال به طرح 1-2-7 وجود داشت. سپس به خاطر دفاع، یکی از مهاجمان با یک مدافع دیگر جایگزین شد. در واقع تغییر به ترکیب 2-2-6 اولین تلاش برای بازی با دفاع شلوغ بود. جالب اینجاست که طرح مشابهی توسط اسکاتلندی ها رایج شد که در ابتدا با پخش پاس های کوتاه سبک خود را با انگلیسی ها در تضاد قرار دادند.

انتقال از 2-2-6 به 2-3-5، با حذف یکی از مهاجمان به خاطر یک هافبک اضافی، به طور همزمان تعادل را در مرکز زمین به دلیل اضافه شدن یک هافبک همه کاره اضافی افزایش داد. . حضور یک بازیکن اضافی در ترکیب که می توانست بسیاری از مشکلات را حل کند و در مراحل مختلف بازی با موفقیت عمل کند، بلافاصله تاثیر کیفی بر تنوع رویکردهای اجرای طرح داشت. اگر تصور 1-1-8 و 1-2-7 به طور کلی به عنوان مدل های دفاعی دشوار بود، آنگاه 2-2-6 و 2-3-5 می توانستند بهتر در کار دفاعی ادغام شوند.

* ورزشگاه اصلی مسابقات سنتناریو به افتخار صدمین سالگرد استقلال اروگوئه ساخته شد. و بزرگترین میدان فوتبال خارج از بریتانیا بود. اما امکان اجرای به موقع نقشه های ساخت و ساز وجود نداشت و در نهایت تنها پنج روز پس از شروع مسابقات، این تاسیسات تکمیل شد. مسابقات در این زمان در عرصه های دیگر در مونته ویدئو برگزار شد. * قبل از فینال، تیم های اروگوئه ای و آرژانتینی نمی‌توانست تصمیم بگیرد که توپ چه کسی در بازی آینده بازی کند. در نتیجه ، "تصمیم سلیمان" گرفته شد - توپ ها در نیمه های مختلف بر این اساس متفاوت بودند. * بازی برای مقام سوم هرگز برگزار نشد. تیم ملی یوگسلاوی که از داوری در دیدار نیمه نهایی مقابل اروگوئه (1 بر 6) ناراضی بود، حاضر به حضور در زمین نشد. در نتیجه هم فوتبالیست های بالکان و هم تیم آمریکا مدال برنز گرفتند اما در گزارش رسمی این تیم آمریکا بود که سوم شد. * سرمربیان تیم های ملی رومانی و بولیوی (به ترتیب کنستانتین رادولسکو و اولیسس ساوسدو) نه تنها بازیکنان خود را هدایت کردند، اما در برخی از مسابقات جام جهانی 1930 نیز به عنوان داور کار کرد. * امروز حتی یک شرکت کننده در آن مسابقات در دنیا زنده نیست. آخرین نفری که درگذشت فرانسیسکو وارالیو آرژانتینی بود که در نهایت صد سال عمر کرد و در سال 2010 درگذشت..

هافبک اضافی (یعنی سوم) در ترکیب 2-3-5 به طرق مختلف تفسیر شد. اگر لازم بود هجومی بازی کند، هافبک اضافی کیفیت کنترل توپ و تنوع ترکیبات را افزایش می‌داد؛ اگر لازم بود دفاعی بازی کند، او در واقع تبدیل به یک محور می‌شد و کل خط میانی تیمش را محکم می‌کرد و یکی را عقب نگه می‌داشت. از سازندگان حریف

حضور یک هافبک اضافی به اروگوئه کمک کرد تا سبک بازی نسبتا بدبینانه خود را اجرا کند. اروگوئه با جابجایی بین عملکردهای خط میانی، به طرز ماهرانه‌ای استراتژی‌ها را برای مسابقات مختلف جام جهانی 30 تغییر داد. در فینال سال مقابل آرژانتین، تفسیری موثر از آرایش 2-3-5، همراه با توانایی بازی منظم دفاعی و تکنیک های تابع تیم به جای کارهای فردی، به اروگوئه کمک کرد تا پس از نیمه اول ناموفق به بازی بازگردد. مقاومت آرژانتین را بیشتر شکست. 

سپس، در تابستان 30، اولین رویارویی مهم بین رمانتیک ها و عمل گرایان در واقع رخ داد. با این حال، با گذشت زمان، آرژانتینی ها نیز به استراتژی اروگوئه می آیند و نظم و تهاجمی را در هرج و مرج هجومی خود وارد می کنند. این نشان دهنده ظهور وحشی ترین "باند" در استودیانتس دهه 60 و 70 و همچنین تقابل شدید مربیگری بین بیلاردو و منوتی است که مدت ها قبل از گواردیولا و مورینیو یا فرگوسن و ونگر روند خشن را معرفی کردند. تقابل حول فوتبال هجومی و عملگرا.

بررسی