مارگارت کورت - تنیس باز بزرگی که به دشمن اصلی جامعه LGBT تبدیل شد

مارگارت کورت در ورزش خود به همه چیزهایی که هر دختری در آرزوی آن است، زمانی که یک راکت در هفت سالگی برداشت و با آن به زمین تنیس رفت، دست یافت.

او برنده 62 تورنمنت گرند اسلم شد و چندین رکورد را به نام خود ثبت کرد که به نظر می رسد برای همیشه باقی بماند. اولاً هیچ کس دیگری در مجموع این همه عناوین ندارد و ثانیاً مارگارت 24 جام در انفرادی، 19 در دوبل و به همین تعداد در دوبل مختلط بالای سر خود برد. سرنا ویلیامز به شکستن رکورد تک نفره استرالیا نزدیک بود، اما در 22 رشته اصلی متوقف شد. علاوه بر این، کورت تنها برنده دو بار تاریخ در دو دسته مختلف (انفرادی زنان و دونفره مختلط) است. و به همین دلیل است که او از طریق حرفه خود این حق را به دست آورده است که آنچه را که می خواهد بگوید. چرا اگر ویلیامز جونیور در مورد تجاوز به احساسات سیاه پوستان صحبت می کند، مارگارت نمی تواند درباره همجنس گرایان و لزبین ها صحبت کند؟

ما روی مسیر شغلی ورزشکار افسانه ای تمرکز نخواهیم کرد، بلکه بلافاصله به اصل مشکل خواهیم رفت. دادگاه مدتهاست و به طور مداوم از کسانی انتقاد می کند که به عقیده او بنیادهای سنتی خانواده را تخریب می کنند و بر خلاف قوانین طبیعت هستند. مارگارت مطمئن است که همجنس گرایان و همجنس گرایان در دنیای مدرن حقوق شهروندان عادی را نقض می کنند. تنیسورترین تنیسور روی کره زمین زمانی پیشنهاد کرد که همه این ازدواج ها دسیسه شیطان است. و او حتی هیتلر و، هرچند غیرمستقیم، لنین را وارد متن کرد.

«الان لزبین های زیادی در تنیس هستند. زمانی که من بازی می‌کردم، فقط چند نفر از آنها در تور بودند، اما آنها جزو رهبران بودند و دختران جوان را به مهمانی‌ها و همه چیز دعوت می‌کردند. و می‌دانید که بالا اغلب نمونه‌ای برای دیگران است.

الان ادبیات زیادی در این زمینه وجود دارد، چیزهای خاصی به بچه ها تحمیل می شود. اکنون پزشکی ثابت کرده است که آگاهی میدان جنگ است. به همین دلیل کتابی به نام «مغز خود را تربیت کنید» نوشتم. و همه اینها از کتاب مقدس آمده است. خداوند در مورد اینکه چگونه آگاهی بر عواطف و احساسات ما تأثیر می گذارد بسیار صحبت کرد. و دختر می تواند فکر کند که پسر است و این تحت تأثیر عواطف و احساسات او و هر چیز دیگری قرار نمی گیرد و همه اینها از جانب شیطان است. این دقیقاً همان کاری است که هیتلر انجام داد، این همان کاری است که کمونیست ها انجام دادند - آنها آگاهی کودکان را تسخیر کردند. و اکنون همه برای این تلاش می کنند.»

حتماً خواهید گفت که این زن بسیار عجیب است. و حق با شما خواهد بود. حتی در طول قدرتمندترین حرفه خود، مارگارت وقف ایمان بود و از جهاتی به شدت شبیه یک فرقه گرا بود. در دهه 70 او به تمرین پنطیکاستی علاقه مند شد. این مذهب متعلق به پروتستانیسم است و در آغاز قرن بیستم در ایالات متحده آمریکا پدید آمد. درک این موضوع برای یک فرد ناآشنا بسیار دشوار است، بنابراین ما به ویکی‌پدیا نگاه می‌کنیم تا ماهیت نام آن را مشخص کنیم. معلوم می شود که پنطیکاستی ها غسل تعمید روح القدس را قابل توجه می دانند و آن را به عنوان یک تجربه معنوی خاص، همراه با طیف باور نکردنی از احساسات می دانند. و در لحظه این ناآرامی های عاطفی، قدرت روح القدس بر هر مؤمنی نازل می شود. خود پیروان جنبش بر این باورند که این تجربیات را می توان با تجربیاتی که رسولان در پنجاهمین روز پس از رستاخیز مسیح از جان خود گذشتند، مقایسه کرد.

چه کسی از لگاریتم ها و چیزهای شگفت انگیز دیگر از ریاضیات عالی شکایت کرد؟ بله، حتی نامفهوم ترین قانون فیزیک در مقایسه با آنچه کورت می پرستید و به آن اعتقاد داشت، چیزی نیست. او چنان متعصبانه به این دین پایبند بود که پس از مدتی به دلیل بی خوابی که او را عذاب می داد در بیمارستان بستری شد. ظاهراً پذیرش و درک همه عهدهایی که پنطیکاستی ها به آن احترام می گذارند، نه تنها برای ما دشوار است. با این حال، زمان گذشت و مارگارت نه تنها بهبود یافت، بلکه کلیسای خود را برای پیروان ایده های خود باز کرد. و او حتی وب سایت، کانال تلویزیونی، کتابشناسی، لباس و کانال یوتیوب خود را دارد. شاید این اعتقادات مذهبی او بود که بر نگرش دادگاه نسبت به اقلیت های جنسی تأثیر گذاشت، زیرا او تقریباً همزمان با پیوستن به صفوف پنطیکاستی ها شروع به بمباران عمومی با اظهارات تند کرد.

سرسخت ترین آنتاگونیست کورت، ورزشکار مشهور دیگر، مارتینا ناوراتیلووا، برنده 18 گرند اسلم است. این آمریکایی اولین کسی بود که آشکارا اعتراف کرد که یک لزبین است و برای مدت طولانی با خانم سابق اتحاد جماهیر شوروی یولیا لمیگووا زندگی کرده است. مارتینا حتی پیشنهاد محرومیت یکی از زمین های آزاد استرالیا به نام مارگارت کورت را داد. در سال 2003، سومین استادیوم بزرگ بعد از راد لاور آرنا و هیسنس آرنا به نام استرالیایی نامگذاری شد.

ناوراتیلووا در توییتی نوشت: «شاید زمان تغییر نام ورزشگاه مارگارت کورت در مسابقات آزاد استرالیا فرا رسیده باشد... و ظاهراً او سفر بعدی خود را با قایق خواهد داشت؟»

دادگاه از بیانیه هسته ای دیگری که در آن شیوه زندگی در جامعه آمریکا و خود مارتین را به باد انتقاد گرفت، رد کرد.

من بیش از هر تنیسور یا بازیکن دیگری گرند اسلم برده ام. اگر دادگاه تغییر نام دهد، فکر نمی کنم عادلانه باشد. من تقریباً شک ندارم که آنها می توانند 100 هزار دادخواست در روز جمع آوری کنند. پول زیادی پشت این کار است و همه از آمریکا می آید. من معتقدم که یک لابی همجنس گرایان در آنجا وجود دارد. اگرچه آنها در اقلیت هستند، اما به اندازه کافی پول دارند.

من هدف حملات شدم. آنها به طرق مختلف از جمله از طریق تنیس سعی در نابودی من دارند. برادرزاده من که آکادمی تنیس مارگارت کورت را اداره می کند، نامه های نفرت زیادی در اینترنت دریافت می کند. به نظر می رسد که آنها می توانستند متوقف شوند، اما آنها همچنان به پرخاشگری خود ادامه می دهند.

در مورد مارتینا، او باید بیشتر به آنچه در کشورش می گذرد توجه کند و در امور کشور ما دخالت نکند. او نمی داند من الان دارم چه کار می کنم، چه کار می کنم. من شخصاً با او مخالفتی ندارم - او فقط به عنوان یک سخنگوی در این موقعیت استفاده می شود - اما او واقعاً باید به کار ملت خود فکر کند، نه ما.

در همان زمان، کل وضعیت با تبادل اظهارات تند ناشی از عدم تمایل مارگارت به استفاده از خدمات هواپیمایی استرالیایی Quantas، که از ازدواج همجنس‌گرایان حمایت می‌کند، دامن زد. دادگاه بیان می کند که "ازدواج را فقط می توان اتحاد بین زن و مرد دانست و نه بیشتر."

البته جامعه تنیس بردبار به استرالیایی حمله کرد. به شورش علیه مارگارت، هموطنانش سامانتا استوسور و کیسی دلاکا که مدت‌ها با دوستش آماندا جاد زندگی می‌کند و دو فرزند دارد، پیوستند. دلاکا و کورت با هم دشمنی دیرینه ای دارند، اما این مارگارت بود که جنگ را آغاز کرد. او در یکی از یادداشت ها از خانواده کیسی به عنوان مثالی منفی انتقاد کرد و گفت که دقیقاً چنین اتحادیه هایی است که باعث بی پدری می شود و ارزش های سنتی خانواده را کاملاً از بین می برد. درگیری کورت با کوانتاس فرصتی بسیار مناسب برای دلاکا شد تا ذهن بسته این ورزشکار افسانه ای را یادآوری کند.

"سپس، در سال 2013، زمانی که او یادداشت خود را نوشت، دوره بسیار شادی در زندگی من بود - اولین فرزند ما به دنیا آمد. البته وقتی نوشته های او را خواندم ناراحت شدم، اما به این نتیجه رسیدم که ارزش پاسخگویی را ندارد. اما هر چه جلوتر می رفت، بیشتر اجرا می کرد و حالا دیگر نمی توانستم تحمل کنم. من شخصا مارگارت را می شناسم. ما با او در پرث تمرین کردیم، بنابراین من خیلی ناراحت شدم. و من کاملاً درک می کنم که هر کسی حق دارد نظر خود را داشته باشد، اما وقتی شما به طور خاص خانواده من را علامت گذاری می کنید، در حال عبور از مرز هستید. بنابراین او می تواند به آنچه می خواهد فکر کند، اما خانواده من لیاقت هدف قرار گرفتن را ندارند."

استرالیا به دلیل تحمل بالای خود برای ازدواج همجنس‌گرایان مشهور است و بنابراین اصلاً جای تعجب نیست که اتحادیه‌های همجنس‌گرایان و همجنس‌گرایان نه تنها توسط جامعه (بیش از 60٪ استرالیایی‌ها رای مثبت دادند) بلکه توسط ورزشکاران نیز حمایت شد. نیک کیرگیوس گفت که "به این واقعیت افتخار می کند که عشق در کشورش حد و مرزی نمی شناسد" کیسی دلاکا این تصمیم را عالی خواند و داریا گاوریلووا به سادگی گفت: "آنها به عشق گفتند بله." مارتینا ناوراتیلووا فرصت طلایی را برای ترول دیگری مقابل رقیبش از دست نداد.

مارگارت کورت معتقد است دیگر کریسمس، عید پاک، روز پدر یا روز مادر در استرالیا وجود نخواهد داشت. مارگارت، همجنسگراها عاشق مهمانی هستند، مخصوصا پسرها. و ما فقط می توانیم دو روز پدر و دو روز مادر داشته باشیم."

واضح است که کورت در کشور مادری خود احساس تنهایی می کند، جایی که قوانین بازی کاملاً متفاوت از قوانین زمین تنیس است. در آنجا او یک ورزشکار بزرگ بود که از سبک بازی او تقلید می شد و شخصیت سرسخت و اراده او برای پیروزی مورد تحسین قرار می گرفت. در استرالیا، بسیاری اکنون او را تحقیر می کنند، زیرا او نظر خود را بیان می کند، که بسیار متفاوت از دیدگاه اکثریت است. و بسیار غم انگیز است.

بررسی