شرکت آلونسو و سیلوا او را بدون من نجات دادند. رئیس پنای روسیه ایبار از سهم خود در پیشرفت این باشگاه می گوید

آرتم پروژوگا، رئیس کانون رسمی هواداران ایبار در روسیه، از فعالیت های خود به نفع باشگاه پرافتخار کشور باسک و اینکه چشم اندازهای ایبار را در فوتبال اسپانیا می بیند، صحبت کرد.

- فقط در چند سال از کورگان تا ایبار. چطور شد که در روسیه به دنیا آمدید، اما طرفدار باشگاهی از کشور باسک هستید؟

- در ابتدا به دلیل اینکه رائول راهنمای من در این دنیای جدید بود، به فوتبال اسپانیا علاقه مند شدم. من از فصل 2007/2008 قهرمانی اسپانیا را به طور فعال دنبال کردم، به ویژه رئال مادرید، نتایج را در یک دفترچه مخصوص یادداشت کردم و جداول کشیدم. این امر باعث ایجاد علاقه به زبان اسپانیایی و نوعی نیاز به آن شد. من خودم شروع به یادگیری زبان کردم تا بتوانم اخبار و مقالات سایت های ورزشی اسپانیایی را بخوانم و مصاحبه ها را از طریق گوش بفهمم. با گذشت زمان، از پریمرا خسته شدم و نمی خواستم فوتبال اسپانیا را رها کنم. وقتی از جریان اصلی خسته شدید، می خواهید به زیرزمین شیرجه بزنید. سپس تصمیم گرفتم در مورد دسته دوم اطلاعات بیشتری کسب کنم.

در ابتدای سال 2012، من شروع به نوشتن وبلاگی در Sports.ru کردم به نام "در مورد سگوندا فکر نکنید". در آن زمان، من قبلاً از تجربه خودم یاد گرفته بودم که شما نباید بینی خود را بالا ببرید و سگوندا را تحقیر کنید - او نیز می تواند شگفت زده و خوشحال شود. شش سال پیش وب سایت LaSegunda.ru را باز کردم، این پروژه فارغ التحصیلی من در "مدرسه روزنامه نگاران جوان" در دانشگاه ایالتی کورگان بود - یک دوره مقدماتی قبل از ورود به بخش روزنامه نگاری. من جمله کتاب مقدس "و آخرین نفر اولین خواهد بود" را به عنوان شعار سایت انتخاب کردم - به نظر من، کاملاً نشان دهنده رقابت بالا و غیرقابل پیش بینی بودن است که مشخصه Segunda است.

در تابستان 2013، فصل جدیدی آغاز شد، من وارد تخصص ترجمه شدم و به مسکو نقل مکان کردم. من هنوز سگوندا را دنبال می‌کردم و تماشای تیم‌هایی که به تازگی از دسته سوم خارج شده‌اند بسیار جالب بود: آلاوس، جین، تنریف و ایبار. در اواسط فصل، مشخص شد که ایبار یک اسب تیره است. این تیم بد شروع کرد، اما در ژانویه در بین سه تیم برتر قرار داشت و خیلی زود جایگاه اول را به دست آورد. طبیعتاً من مشتاقانه شروع به تماشای صعود تاریخی کردم و می خواستم این پدیده را درک کنم: چگونه است که باشگاهی با کمترین بودجه در لیگ که به تازگی به سگوندا بازگشته است به طور جدی قصد دارد - و از همه مهمتر می تواند به آن برسد. لیگ برتر؟

تا بهار، من عینیت یک ناظر را از دست داده بودم و شروع به "غرق" فعالانه برای بچه ها کردم، اما نه برای ایبار، بلکه برای تیمی که می توانست حس ایجاد کند - از این گذشته، ما به یاد می آوریم که چقدر چشم ها جذب شد. و قلب ها توسط لستر به دست آمد. در ضمن، اگر در مورد gloryhunting صحبت کنیم، فکر نمی‌کنم پریدن روی موج موفقیت شرم‌آور باشد: مهم این نیست که شما در طول بردهای پیاپی طرفدار باشگاه شده‌اید، بلکه مهم این است که آیا پس از چندین بار یکی از آنها باقی مانده‌اید. شکست های متوالی بنابراین ایبار وارد رکود شد، تیم به رده دوم پس از دپورتیوو سقوط کرد، اما من همچنان معتقد بودم که اسلحه‌سازها می‌توانند قهرمان شوند - و آنها هم شدند. از آن زمان من یکی از آنها هستم.

- همانطور که الان به یاد دارم، یوتا پلته‌یرو مقابل آلاوس گلزنی کرد و ایبار را به لیگ برتر فوتبال اسپانیا رساند. آیا می توانی بگویی که جوتا برای شما نوعی هوای تازه بود که باعث شد نسبت به باشگاه اصلی کشور باسک بیشتر فعال شوید؟

- برای من، کل ایبار هوای تازه بود، اما باید اعتراف کنم که جوتا به وضوح از بقیه در آن تیم متمایز بود. این اتفاق افتاد که در حین تماشای یک مسابقه من پله ایرو را تماشا کردم: چگونه او بدون توپ حرکت می کرد، چگونه حملات را سازماندهی می کرد، چگونه از حریفان خود دوری می کرد - همه اینها فوق العاده بود. در مورد گل طلایی، از یک طرف، هرکسی می توانست آن را به ثمر برساند و ایبار در آن روز به لطف یک اتفاق خوش شانس زودتر از موعد مقرر به لیگ برتر صعود کرد، اما از طرف دیگر، این واقعیت که این جوتا بود که او بود. گل زد به نظر تصادفی نیست. البته، زمانی که او در پایان قرارداد قرضی خود به برنتفورد بازگشت، ناراحت شدم - چنین بازیکنی سریع و خلاق در فصل آینده به شدت دلتنگ شد.

یعنی برخورد من نسبت به ایبار به حضور یا عدم حضور جوتا در ترکیب بستگی نداشت. من هنوز برای کل تیم ریشه دوانده بودم، اما وقتی او وارد زمین شد، فهمیدم: امروز این پسر دوباره کلاس خود را نشان می دهد.

- اگر ایبار هرگز در هر دو فصل یا حتی تا به امروز اولین بازی خود را در لالیگا انجام نمی داد، حفظ علاقه فعال به تیم چقدر دشوار بود؟

- فوتبال حالت فرعی را تحمل نمی کند، اما من معتقدم که از بسیاری جهات دشوار خواهد بود. فکر می‌کنم می‌توانم علاقه‌ای فعال به تیم داشته باشم، اما حداقل از نظر رسانه‌ای این کار دشوارتر خواهد بود: پخش با کیفیت بالا، پوشش مطبوعاتی، مخاطب: وقتی باشگاه در نمونه است، همه اینها کم نیست. با این حال، به خاطر تیم مورد علاقه خود، می توانید صبور باشید و علاوه بر این، فناوری پیشرفت کرده است. و تکرار می‌کنم: این واقعیت را پنهان نمی‌کنم که در ابتدا به ایبار علاقه‌مند شدم دقیقاً به این دلیل که تیم کوچک شانسی برای واجد شرایط شدن در Primera داشت - من به فیلمنامه فوق‌العاده علاقه‌مند شدم و به شخصیت اصلی نزدیک‌تر شدم. به پایان خوش طرح

- اولین بار چه زمانی فکر کردید که اشتیاق شما به ایبار می تواند محقق شود؟ و چگونه متوجه شدید که باشگاه رسمی هواداران ایبار در روسیه یک دلیل خوب است؟

- از همان ابتدا می خواستم به نحوی به ایبار نزدیک شوم، اما در آن زمان هنوز نمی دانستم دقیقاً چگونه باید این را درک کنم. سال گذشته فکر کردم: "خوب، اطلاعات زیادی در مورد باشگاه به زبان روسی وجود ندارد. اگر من نباشم چه کسی دیگری باید پوشش رویدادها را بر عهده بگیرد؟ شاید مردم هم به ایبار علاقه داشته باشند، اما به سادگی نمی‌توانند یا نمی‌خواهند مطبوعات اسپانیایی را ترجمه کنند و در عین حال من تمرین زبانی دائمی خواهم داشت.» سپس یک صفحه توییتر به زبان روسی و یک صفحه عمومی در VK راه اندازی کردم.

من فقط می خواستم ایبار را در روسیه محبوب کنم، در آن زمان به ایجاد یک کلوپ هواداران فکر نمی کردم، اما مانند بولگاکوف معلوم شد: "آنها خودشان همه چیز را ارائه می دهند و خواهند داد." نمایندگان ایبار متوجه فعالیت های من شدند و پیشنهاد ایجاد پنا را دادند - من به طور طبیعی موافقت کردم. من یک رویکرد ساده دارم: احمقانه است که کاری را که دوست دارید و بهترین انجام می دهید انجام ندهید. و اگر با انجام این کار بتوانم از تیم محبوبم حمایت کنم، حتی از آن دور باشم، شکی نیست - باید این کار را انجام دهم. واضح است که ایجاد یک کلوپ هواداران در این مرحله یک حرکت کاملا نمادین با هدف ترویج برند ایبار در روسیه و جهان است. و با این حال خوشحالم که مستقیماً در این امر نقش دارم.

- آیا پیچیدگی کار شما را ترساند؟ بالاخره ایبار، راستش را بخواهید، با وجود اینکه به سرعت در حال رشد است، حتی در خود اسپانیا هم با طرفدارانش مشکل دارد. ناگفته نماند روسیه دوردستی که حتی دهقانان وسط معروف فوتبال اسپانیا هم باشگاه هواداری ندارند.

- همانطور که می گویند، چشم ها می ترسند، اما دست ها می ترسند. علاوه بر این، کار من هنوز آنقدر سخت نیست: در واقع، من فقط صفحاتی را در شبکه های اجتماعی به زبان روسی اجرا می کنم. زمانی که در ایبار کار می کنم، می توان در مورد ماموریت های محوله صحبت کرد. و اکنون کار من مشکلی ایجاد نمی کند، بلکه برعکس، لذت، آشنایی و توجه جدید را در خارج از کشور به ارمغان می آورد: به عنوان مثال، در تابستان در مورد آواز روسی در پخش ایستگاه رادیویی اسپانیایی "Cadena SER"، "Marca" صحبت کردم. "و "موندو دپورتیوو" در مورد ما نوشت " - خوب است.

اصولاً تاریخ مدرن ایبار مربوط به کمک و فداکاری متقابل است، این دو عامل به دستیابی به ارتفاعات عالی کمک می کند. من معتقدم که یک باشگاه هواداران نمی تواند به سادگی وجود داشته باشد: من به عنوان رئیس پنا مسئولیت خاصی دارم. شما باید برجسته شوید، رشد کنید و پیشرفت کنید. من خوش شانس هستم که پدرم یک هنرمند و کاریکاتوریست فوتبال است، بنابراین می توانم محتوای واقعاً منحصر به فرد منتشر کنم.

برای من، عامل اجتماعی در کل این داستان بسیار مهم است: با افرادی همفکر از اسپانیا، ایالات متحده آمریکا، لهستان، اسرائیل و کشورهای دیگر آشنا شدم. ما یک چت کلی به نام "Eibar Global" داریم - طرفداران ایبار از سراسر جهان وجود دارند. این در واقع یک خانواده جهانی است. گپ دیگری وجود دارد که در آن روسای انجمن های هواداران که در فدراسیون رسمی کانون های هواداران ایبار هستند، مسائل سازمانی را حل و فصل می کنند.

به لطف وبلاگی در Sports.ru، با دیمیتری پودروبنی، یکی از طرفداران هیستون از بخش نهم (!) انگلیسی آشنا شدم - در مقایسه با اشتیاق او، عشق من به ایبار چندان عجیب به نظر نمی رسد. بنابراین، دیمیتری فکر درستی را در کامنت ها نوشت: "وقتی خود را در این محیط می یابید، احساس می کنید که یک فرد جهان هستید و این در دوران پرتلاطم ما بسیار جالب است." وقتی فوتبال مردم را متحد می کند، به عنوان یک خروجی عمل می کند، افق ها را گسترده می کند، کلیشه ها را از بین می برد، قدرت می بخشد و الهام می بخشد. به همین دلیل به کسب و کارم ادامه می دهم.

- آیا بازخوردی از خود ایبار وجود دارد؟ چه مسائلی در حال حل شدن است؟ بیایید بگوییم، می توانید چیزی ارائه دهید؟ و معمولا باشگاه از کانون رسمی هواداران چه می خواهد؟

- بله، ما مرتباً با آراته فرناندز، مدیر روابط عمومی باشگاه در ارتباط هستیم. من همچنین با Unai Arteche (او مسئول بازاریابی و تبلیغات است) و با Hon Arrehi که اکنون مدیر سابق بنیاد ایبارا است در ارتباط هستم. من به عنوان نماینده در روسیه خدمات خود را به باشگاه ارائه می کنم، در حال بررسی گزینه های مختلف برای همکاری هستیم. ما اخیراً در مورد راه اندازی نسخه روسی زبان وب سایت رسمی بحث کردیم - این ایده رد نشد، اما فعلاً به تعویق افتاد، این مورد به سادگی یک اولویت نیست. خوب است که حساب‌های توییتر و VK را رسمی کنیم، در حالت ایده‌آل برای تأیید عمومی، اما این یک ایده ثابت نیست.

اما حتی بدون این هم می دانم که ایبار از تلاش های من قدردانی می کند. در این مکاتبات، آراته از فعالیت های خود در شبکه های اجتماعی قدردانی کرد. در مورد الزامات، مقررات وجود دارد، نکته ششم وجود دارد که ممنوعیت های کاملاً آشکار را ذکر می کند: بی احترامی آشکار، تحقیر ارزش های باشگاه، انتشار مطالبی که آبروی و حیثیت را بی اعتبار می کند، تجلی ظلم، تحریک نفرت. به طور کلی، هر کاری که یک فرد در ذهنش (به خصوص یک هوادار تیم) انجام نمی دهد. باشگاه همچنین به اطلاعات پاسپورت اعضای پنا هنگام سازماندهی سفر به مسابقات نیاز دارد - برای پیوستن به باشگاه هواداران نیازی به آنها نیست.

- راستی، امروز کانون هواداران ایبار چند عضو دارد؟ آیا روند مثبتی در رشد هواداران تیم باسک وجود دارد؟ آیا واقعاً کسی می تواند بپیوندد؟

— در حال حاضر چهار نفر در گروه آواز روسی حضور دارند، هرکسی می تواند به آن بپیوندد، مشروط بر اینکه علاقه ای به ایبار داشته باشد و رفتاری مثال زدنی داشته باشد که خلاف مقررات نباشد. فن کلمه قوی است، اما با توجه به نظرات در شبکه های اجتماعی و سایت های ورزشی، بسیاری از کسانی هستند که با ایبار در روسیه همدردی می کنند. و هر فصل تعداد بیشتری از آنها وجود دارد. مردم جذب اصالت باشگاه می شوند، داستان نجات «از دنیا با نخ» و غلبه، برخی فلسفه و سبک بازی را دوست دارند: «ایبار» بدون توجه به امتیاز به جلو می دود و فعالانه بر هر حریفی فشار می آورد. متأسفانه، این همیشه به نتایج مثبت منجر نمی شود. از نظر سبک بازی، ایبار یک تیم برای رمانتیک های ناامید است، از نقطه نظر انجام تجارت (کار شایسته در بازار نقل و انتقالات، بدون بدهی) - نمونه ای از عمل گرایی. به طور کلی، هر کسی می تواند چیزی برای خود در آن پیدا کند.

- داستان نجات ایبار، همانطور که شما می گویید، شایسته است توسط باشگاه هایی که مشکلات مالی را تجربه می کنند، مطرح شود. مشخص است که در سال 2014 باسک ها مجبور شدند برای رعایت قوانین جدید لالیگا در جایی پول پیدا کنند. مسئولان باشگاه یک کمپین سرمایه گذاری جمعی "Defiende Al Eibar" راه اندازی کردند که در آن هر کسی می توانست سهمی به ارزش 50 یورو بخرد. واضح است که در آن زمان صحبت از هیچ باشگاه هواداران ایبار در روسیه نبود، اما شما از قبل به این تیم علاقه داشتید، اینطور نیست؟ آیا سهم خود را برای نجات او انجام دادید؟

- در واقع، من در آن زمان به ایبار علاقه داشتم، اما سهامدار نشدم: از قیمت بالای سهام خجالت می کشیدم. با این حال، دلیل فقط کمبود فرصت مالی نبود: زمانی که جمع آوری کمک مالی به مقدار مورد نیاز نزدیک شد و ژابی آلونسو و داوید سیلوا بازیکنان سابق ایبار به کمپین بین المللی پیوستند، این فکر به ذهن خطور کرد: "به نظر می رسد که باشگاه بدون نیاز به نجات خواهد بود. من یک عمل چیزی را حل نمی کند.» حالا من طور دیگری فکر می کنم. با تلاش مشترک، هر چند کوچک، کارهای بزرگ انجام می شود.

بنابراین، زمانی که مورسیا کمپین مشابهی را برای افزایش سرمایه هازلو تویو در ماه نوامبر راه اندازی کرد، من در خرید 50 سهم تردیدی نداشتم، اگرچه قبلاً حتی یک مسابقه این تیم را ندیده بودم و اصلاً بازیکنان را نمی شناختم. مهم نیست - ما زمان خواهیم داشت که همدیگر را بشناسیم، اما اکنون نکته اصلی این است که این باشگاه استانی با سابقه غنی می تواند بدون ترس از تحریم زندگی کند و ادامه دهد. در مورد ایبار، فکر می‌کنم می‌توانم از راه‌های دیگری به باشگاه کمک کنم - اکنون یک پلت فرم عالی برای این کار دارم.

- شما گفتید که ایبار برای سازماندهی سفر به مسابقات، مشخصات گذرنامه اعضای پنا را الزامی می کند. آیا قبلاً با کمک باشگاه توانسته اید بازی تیم را مثلاً از روی سکوهای ورزشگاه اتمسفری ایپوروا با چشمان خود تماشا کنید؟

- من هنوز به ایپوروا نرفته ام. برنامه های من برای سال 2019 حضور در بازی با ایبار است. اول از همه، طبیعتاً من یک خانه می خواهم، اما یک مهمان هم خوب است، زیرا قبلاً هرگز به اسپانیا نرفته ام.

- وضعیت کلی خرید بلیت بازی های ایبار در مسابقات قهرمانی اسپانیا چگونه است؟ آیا برای یک طرفدار معمولی مشکلی وجود دارد که به سادگی بیاید و آنها را در گیشه بخرد؟

- تا آنجا که من می دانم، خرید بلیط برای Ipurua برای گردشگران دشوار نیست؛ آنها هم در گیشه استادیوم و هم در وب سایت رسمی فروخته می شوند. البته، استادیوم کوچک است، بسیاری از هواداران محلی با بلیط فصل به مسابقات می روند، اما صندلی های رایگان وجود دارد، مگر اینکه مسابقه ای با رئال مادرید یا بارسلونا باشد - پس ارزش سر و صدا کردن را دارد. ضمناً بازسازی غرفه غربی ایپوروا به منظور توسعه هم اکنون در حال انجام است و قرار است تا ابتدای فصل آینده کار به پایان برسد. اکنون ظرفیت ورزشگاه 7083 نفر است که پس از بازسازی، طبق پروژه باشگاه، این تعداد به 8050 نفر افزایش خواهد یافت.

- میانگین قیمت بلیط مسابقات ایبار در مسابقات قهرمانی اسپانیا چقدر است؟ آیا این درست است که باشگاه ارزان ترین بلیط های فصل را در لیگ برتر می فروشد؟

- می توانم محدوده را نام ببرم، قیمت ها به دسته مسابقه بستگی دارد. برای بازی با رئال مادرید، بلیط ها از 65 تا 90 یورو، و به عنوان مثال، با آلاوس - از 35 تا 50 هزینه دارند. همه اینها مزایا و بلیط های فصل، بلیط های معمولی را در نظر نمی گیرند.

تا آنجا که من می دانم، ارزان ترین بلیط های فصل در Example امروز توسط Huesca ارائه می شود، اما یکی دو سال پیش قطعا ایبار بود. علاوه بر این، قابل توجه است که ایبار برخلاف بسیاری از باشگاه‌ها، بلیط فصل را نه برای فصل، بلکه برای سال تقویمی می‌فروشد. در حال حاضر کمپینی برای تمدید/خرید بلیط فصل 2019 وجود دارد.

شاید با در نظر گرفتن برنامه جدید وفاداری، گزینه های ارائه شده توسط ایبار سودآورتر شوند: هر چه در مسابقات خانگی در سال 2019 بیشتر شرکت کنید، بلیط فصل 2020 ارزان تر خواهد بود. ارزان ترین آن 210 یورو در خارج از دروازه است. (به اصطلاح "نوع A" ") برای دریافت آن، باید حداقل در 18 مسابقه خانگی در سال آینده شرکت کنید. برنامه جدید وفاداری با هدف افزایش تماشاگران است، اما با قضاوت بر اساس بازخورد در توییتر، همه طرفداران آن را دوست نداشتند: بسیاری اعتراف می کنند که باشگاه می خواست بهتر عمل کند، اما شکایت دارند که سیستم گیج کننده است. شما نمی توانید همه را راضی نگه دارید.

- آیا خود باشگاه با هواداران کار جدی انجام می دهد؟ خب به جز تخفیف هایی که گفتی.

— طی سال جاری، ایبار از نظر حضور و تعامل رسانه ای افزایش یافته است، اما البته هنوز جای رشد وجود دارد. البته باشگاه کار جدی با هواداران انجام می دهد - چیز دیگر این است که ارزیابی آن از راه دور برای من بسیار دشوار است. چیزی که من مطمئن هستم در مورد کارت باشگاه است. هنگام ثبت نام - 8% تخفیف کالا در فروشگاه باشگاه، نشان پین و دستبند با نشان ایبار به عنوان هدیه، حق شرکت در قرعه کشی تیشرت و بلیط. هزینه عضویت - 30 یورو در سال.

من می خواهم کارت باشگاه مزایای بیشتری را ارائه دهد، سپس، فکر می کنم، تقاضا در بین هواداران و سهامداران خارجی وجود خواهد داشت - در حال حاضر فقط برای افراد محلی مرتبط است، و نه تنها آنها می خواهند حس تعلق خود را تقویت کنند. در ابتدای سال، با Jon Arreja مصاحبه خواهم کرد، او در تبلیغ برند بین المللی در Eibar، ایجاد کمپین های تبلیغاتی، توسعه پروژه های اجتماعی و موارد دیگر شرکت داشت. او بهتر از من می تواند درباره نحوه کار باشگاه با هواداران به شما بگوید. متن گفتگوی خود را در وبلاگ SD Eibar Peña Rusa در Sports.ru منتشر خواهم کرد.

ایبار به عنوان یک مکانیسم واحد عمل می کند: رئیس آمایا گوروستیسا به باشگاه ثبات می دهد، فران گاراگارزا مدیر ورزشی مسئول کیفیت بازیکنان است و سرمربی خوزه لوئیس مندیلیبار یک بازی دیوانه کننده را از نقطه نظر تماشایی انجام می دهد. آیا اینها افراد اصلی ایبار امروز هستند؟

- بله، اکنون این سه ستون قدرتمندی است که ایبار بر آنها ایستاده است. من با ناراحتی آنچه را که در لوکوموتیو که در روسیه از آن حمایت می کنم، مشاهده می کنم - موفقیت ایبار با این واقعیت تضمین می شود که رئیس، مدیر ورزشی و سرمربی با هم کار می کنند. البته در هر تیمی اختلاف نظر پیش می آید اما در ایبار برخلاف لوکوموتیو به درگیری داخلی تبدیل نمی شود. در ایبار، همه نامزدهای جدید بالقوه در یک مرحله با سرمربی مورد بحث قرار می گیرند؛ تایید او بخش مهمی از کارزار نقل و انتقالات است.

ایبار اخیراً یک مدیر کل به دست آورده است - Hon Ander Ulasia که در 1 ژانویه کار خود را آغاز کرد. به گفته گوروستیسا، این انتصاب به تقویت ساختار مدیریتی باشگاه برای مقابله با چالش های جدید کمک می کند. اولاسیا گفت که اولین هدف او در سمت جدیدش تجدید نظر در برنامه استراتژیک بود. وب سایت رسمی باشگاه اهداف اولویت دار را فهرست می کند: بهبود ارتباط و تعامل با هواداران، سهامداران و دارندگان بلیط فصل. ارتقای زیرساخت های Ipurua و سایر امکانات ورزشی باشگاه؛ بازاریابی را توسعه دهید تا درآمد زیادی را نه تنها از فروش حقوق تلویزیون دریافت کنید. برند ایبار را در سطح بین المللی تبلیغ کنید. خوب به نظر می رسد - بیایید ببینیم، شاید با گذشت زمان اولاسیا به چهارمین ستون تزلزل ناپذیر ایبار تبدیل شود.

— یک بار آرانزابال به جای گوروستیسا کار می کرد، شخص دیگری جایگزین گاراگارسا شد، اما «ایبار» بدون مندیلیبار هرگز چنین «ایبار» نمی شد. از این گذشته، حتی تحت رهبری گایسکا گاریتانو، بازی آنقدرها هم بازی ذهنی نبود، موافق نیستید؟

— در مصاحبه ای برای مجله Panenka از گاریتانو در مورد سبک بازی او پرسیده شد: آنها گفتند که در مورد این واقعیت که تحت رهبری شما، ایبار بازی هجومی کلاسیک خود را رها کرد و سعی کرد بیشتر در انتهای بازی ترکیب کند، زیاد گفته شد. گایزکا گفت که ایبار سال ها با سرعت و بدنی خوب بازی می کرد، اما با آمدن خوزه آمورورتو در سال 2003 (در آن زمان گاریتانو هنوز هافبک ایبار بود) که بازی ترکیبی بازی می کرد، سبک تغییر کرد. جالب اینجاست که طبق گفته گاریتانو، این سبک حتی پس از اولین ورود مندیلیبار در سال 2004 ادامه یافت، زیرا داوید سیلوا خلاق در آن زمان در تیم حضور داشت.

گاریتانو معتقد است که مربی باید خود را با ترکیب و تقسیم بندی وفق دهد: در سگوندا B، ایبار بیشتر ترکیب کرد و در سگوندا آنها به سرعت ضدحمله کردند، زیرا بازیکنان مناسب برای این کار وجود داشتند: جوتا، خوزه مورالس، گیلوان. در مورد اولین فصل در پریمرا، گایزکا فکر می کند که این تیم محکوم به سقوط بود. و با این حال، با توجه به سه فصل برای انتخاب، او به فصل سوم افتخار می کند. و دلیل خوبی برای این وجود دارد: تیمی که تجربه حضور در لیگ برتر را نداشت، در دور اول 27 امتیاز کسب کرد.

سپس مشکلات کادرفنی شروع شد: در زمستان، رائول آلبنتوسا راهی دربی شد و رائول ناواس، مدافع مرکزی اصلی تقریباً کل دور دوم را در بیمارستان گذراند. در نتیجه، ایبار فصل را با لیلو کاستلانو و چما آنیبارو 35 ساله در مرکز دفاع به پایان رساند. بنابراین گاریتانو معتقد است که کسب 35 امتیاز در اولین فصل خود در لالیگا با آن تیم یک دستاورد بزرگ است. و من با این موافقم. او بهترین ها را از تیم گرفت. من شایستگی مندلیبار را کوچک نمی‌شمارم و کاملاً موافقم که بدون او ایبار به چنین ارتفاعاتی نمی‌رسید، اما فکر می‌کنم که باید به گاریتانو حقش را بدهیم: او در حد توانایی‌هایش عمل کرد. این یک مورد نادر است که خودنمایی و کارایی با هم ترکیب شوند - اغلب شما باید انتخاب کنید. سپس بازی به سبکی که ایبار اکنون به آن پایبند است، بی پروا خواهد بود.

من بسیار خوشحالم که گاریتانو دوباره در پریمرا کار می کند. امیدوارم او اتلتیک را از سقوط نجات دهد و آن را به عظمت سابق برگرداند.

- شما به موضوع بسیار جالبی دست زدید، بازیکنانی که شاید بتوان گفت بدون نام به ایبار آمدند و برای ارتقاء و مبلغ مناسبی با استانداردهای اسپانیایی رفتند. رائول آلبنتوزا، ببه، آندر کپا، ایوان آلخو، ککو گونتان، فلوریان لژون. آنها بیش از 20 میلیون یورو به بودجه ایبار آورده اند. آیا امکان فروش سودآور یکی دیگر از مزیت های باشگاه و دلیلی بر افتخار آن است؟

- حتما. متأسفانه همیشه نمی توان با سود فروخت؛ گاهی اوقات بازیکنان مجانی می روند، اما نکته اصلی این است که چگونه به تیم کمک کردند و به نوبه خود به لطف ایبار به چه چیزی دست یافتند. از نمونه های اخیر می توان به دنی گارسیا و تاکاشی اینویی اشاره کرد. همین چند سال پیش تصور اینکه بازیکن ایبار در جام جهانی بازی کند سخت بود!

و به طور مستقیم به سوال شما: فقط باید به یاد داشته باشید که چگونه ایبار قبل از فصل 2012/2013 تیم خود را تقویت کرد. ناواس به عنوان بازیکن آزاد گرفته شد، او نتوانست تیمی در سگوندا بی پیدا کند. آندر کاپا به ابتکار گاریتانو از تیم ذخیره در ترسرا گرفته شد. در نتیجه، این بچه ها به ایبار کمک کردند تا به Primera برود. دنی گارسیا آمد و مجانی رفت، اما رکورددار تعداد بازی های باشگاه شد (و کپا در این رده بندی دوم است). البته، ایبار با کار شایسته خود در بازار نقل و انتقالات متمایز است - و همه کسانی که نام بردیم گواه این موضوع هستند.

- پنج بازیکن برتر تاریخ ایبار را نام ببرید.

- مشخص کردن کسی آسان نیست، زیرا در ایبار "من" وجود ندارد، "ما" وجود دارد، اما من همچنان پنج بازیکنی که بیشترین تاثیر را روی من گذاشتند: تاکاشی اینویی، جوتا پلتیرو، فابیان اورلانا، جوآن جردن، گونزالو اسکالانته. من قبلاً در مورد مهارت جوتا صحبت کرده ام - بی جهت نیست که هواداران ایبار و روزنامه نگاران ورزشی او را "ال ماگو" خطاب کردند. با این حال، به نظر من این نام مستعار به همان اندازه برای Orellana و Inui قابل استفاده است - آنها همچنین می توانند با توپ معجزه کنند، تقریباً از هیچ موقعیتی برای گل ایجاد کنند، بلافاصله و غیرقابل پیش بینی عمل کنند.

جردن بازیکن همه جانبه باحالی است که در این فصل ظاهر جدیدی نشان داده است. در شرایط کمبود پرسنل و به دلیل اپیدمی جراحات، مندیلیبار مجبور شد در حال پرواز سوراخ هایی را در تیم ایجاد کند و جردن با موفقیت خود را در چندین موقعیت به طور همزمان نشان داد: در مرکز زمین، در جناح راست حمله. و به عنوان یک "ده". اسکالانته یکی از رهبران تیم است، یک ناوشکن هجومی که می داند چگونه منطقه پشتیبانی را محکم کند و در هنگام اتصال به حملات، مناطق را عاقلانه انتخاب کند. به لطف قابلیت اطمینان او است که ایبار می تواند ایده های مندیلیبار را با موفقیت اجرا کند و بدون ترس از شکست در یک ضدحمله، با موفقیت عمل کند - موج اول توسط گونسا مهار خواهد شد.

- آینده ایبار را چگونه می بینید؟ دهقان متوسط ​​جسور فوتبال اسپانیا یا روزی می تواند برای حضور در لیگ اروپا بجنگد؟ و باشگاه چقدر منابع برای تمدید اقامت خود در مثال دارد؟

- در این فصل نیازی به فکر کردن به حضور در جام های اروپایی نیست: وظیفه اصلی فصل سقوط نکردن به دسته پایین است. ایبار پس از 21 دور 17 امتیاز داشت - این بدترین نتیجه در پنج فصل جزئی در پریمراست. یعنی حتی در اولین فصل، ایبار در 17 دور امتیاز بیشتری کسب کرد. این آمار نگرانی هایی را ایجاد می کند، اما همچنان معتقدم پس از تعطیلات زمستانی، ایبار شتاب بیشتری خواهد گرفت. این تیم به دلیل مصدومیت، به ویژه از دست دادن دروازه بان اصلی مارکو دمیترویچ، به شدت فلج شد. دروازه بان دوم یوئل اکنون در وایادولید است (جایی که برای تمرین رفته بود اما هرگز بازی نکرده بود) و مدیران پرداخت جریمه حدود نیم میلیون یورویی را غیرمنطقی دانستند. در نتیجه، آسیر ریسگو 35 ساله مجبور به دفاع از دروازه می شود - اگرچه او زندگی مهمانی است، اما او یک دروازه بان ذخیره است که اصلاً انتظار بازی در این فصل را نداشت.

ایبار که مشکل کادرفنی جدی ندارد می تواند راهی لیگ اروپا شود. تکرار می‌کنم، مهم‌ترین چیز در این فصل سقوط نکردن است. ایبار می تواند در بازی های باقی مانده حداقل به همان تعداد امتیاز کسب کند - با قضاوت بر اساس آمار، 42 امتیاز برای حفظ مجوز اقامت در لالیگا کافی است. رتبه سیزدهم که این تیم در حال حاضر در اختیار من است، به خوبی برای من مناسب است. فکر می‌کنم ایبار اگر در تابستان دوباره بازیکنان کلیدی خود را از دست ندهد، می‌تواند در پنج سال آینده به مرحله دوم مقدماتی لیگ اروپا برسد. منابع مالی کافی برای این کار وجود دارد، اما پول فوتبال بازی نمی کند. مانند گذشته کار هماهنگ مدیریت، کادر فنی و بازیکنان ضروری است. درک این نکته مهم است که امروزه نامیدن ایبار به عنوان یک باشگاه کوچک در حال حاضر بسیار ساده است. فقط این است که باشگاه یک ورزشگاه کوچک دارد و شهر جمعیت دارد، این یک واقعیت است. اما از نظر تجربه و بودجه، ایبار در حال حاضر یک تیم تمام عیار در لیگ برتر است که آماده فتح ارتفاعات جدید است.

- و در نهایت. آیا قصد دارید در سال جدید پیشرفتی با باشگاه هواداران ایبار داشته باشید؟ اصلا چه انتظاری داری؟

- به جای یک پیشرفت کوتاه مدت، من توسعه سیستماتیک را ترجیح می دهم. ایده‌های جالبی برای محتوا وجود دارد، اما من نمی‌خواهم کارت‌هایم را در حال حاضر فاش کنم - همه چیز را به محض دردسترس شدن در وبلاگ گزارش خواهم کرد. فرمت های جدیدی را امتحان خواهم کرد، از جمله قصد انجام یک وبلاگ: اگر هنوز موفق به حضور در مسابقه ایبار شوم، قطعا یک گزارش تصویری وجود خواهد داشت. تا کنون، وبلاگ در Sports.ru عمدتاً با ترجمه متون پر شده است، و در سال جدید قصد دارم مطالب منحصر به فردتری ایجاد کنم: غوطه وری در تاریخ باشگاه، مصاحبه با بازیکنان و کارمندان، سابق و فعلی، ستون یک نویسنده

البته کارتون های فوتبالی جدیدی از یوری پروژوگا وجود خواهد داشت. امسال، دو پست من در مورد ایبار در صفحه اصلی Sports.ru ظاهر شد - من دنبال هیاهو نیستم، اما از آنجایی که این به محبوبیت باشگاه کمک می کند، سعی می کنم از این دستاورد پیشی بگیرم. من خرافاتی نیستم، بنابراین نمی ترسم آرزوی سال نوم را بیان کنم: اول از همه، می خواهم تیم در سال جدید از آسیب دیدگی جلوگیری کند - به خصوص پدرو لئون، که این و فصل گذشته به طرز فاجعه باری بدشانس بود. و من شک ندارم که همه چیز برای ایبار درست می شود، شرایط لازم برای این کار وجود دارد. فقط باید روی خودتان سخت کار کنید و به خط خود پایبند باشید. همانطور که مندلیبار گفت، تیم خوب بازی می کند، یعنی قطعا پیروزی ها خواهد آمد.

بررسی