دزیوبا خدا نیست. وقت آن است که دیگر برای او دعا نکنیم

#ProstoProSport توضیح می دهد که چرا نباید مهاجم کلیدی زنیت و تیم ملی روسیه را دست بالا گرفت.

شاید هیچ ورزشکاری محبوب‌تر از آرتیوم ژیوبا در روسیه وجود نداشته باشد. در هر استادیوم کشور، بازیکن زنیت با شعار "دزیوبا، دزیوبا خدای فوتبال است" استقبال می شود. بچه هایی که بازیکنان را به زمین می برند، با دیدن جوبینیو دیوانه می شوند.

همین دو سال پیش، آرتیوم قهرمان جوک های ابدی بود، شخصیتی حکایتی، مانند آنتون زابولوتنی اکنون. چرا همه چیز ناگهان تغییر کرد؟ به اندازه کافی عجیب، ژیوبا قبل از هر چیز باید از روبرتو مانچینی برای چنین تحولی تشکر کند. اگر ایتالیایی مهاجم زنیت را بیرون نمی کرد، در ده بازی شش گل برای آرسنال، دعوت به تیم ملی روسیه برای جام جهانی و یک گل پنالتی مقابل اسپانیا وجود نداشت. استانیسلاو چرچسف به سختی به یک بازیکن فوتبال روی نیمکت سن پترزبورگ نیاز دارد.

نباید ویژگی های شخصی خود ژیوبا - فداکاری، عزم و میل باورنکردنی را کوچک کرد. پس از تبعید به تولا، آرتیوم منحصراً تا حد توانایی خود بازی کرد. فیوز برای جام جهانی خانگی کافی بود - به حدی که پس از آن تقریباً به قهرمان ملی روسیه تبدیل شد. اما آیا Dzyuba واقعاً به همان خوبی که می گویند خوب است؟

***

بارزترین مزیت مهاجم زنیت توانایی او در نتیجه گیری است. از ده گل تیم سن پترزبورگ در فصل جاری RPL، این مهاجم در هفت گل نقش داشت: چهار گل و سه پاس گل. ژیوبا همچنین بهترین گلزن تیم روسیه در مرحله مقدماتی جام ملت های اروپا است. او یک امتیاز پوکر مقابل سن مارینو و یک گل مقابل قزاقستان دارد.

به طور کلی پذیرفته شده است که آرتیوم تقریبا بهترین بازیکن سر کشور است. زمانی که شرکا نمی‌دانند با توپ چه کنند، همیشه می‌توانید آن را به سمت دزیوبا بفرستید و او قطعاً در مبارزه پیروز خواهد شد. اما این همه ماجرا نیست. برخلاف بسیاری از مهاجمان ستون، او می تواند نه تنها در مرحله نهایی حمله، بلکه در توسعه آن نیز شرکت کند.

یکی دیگر از ویژگی های مهم Artyom، ویژگی های رهبری است. وقتی هیچ چیز برای زنیت درست نمی شود و آنها تسلیم می شوند، این ژیوبا است که همه را با او هدایت می کند. علاوه بر این، او نه تنها در زمین یک رهبر است. آرتیوم در سن پترزبورگ نقش رابط بین بازیکنان خارجی و روس ها را بازی می کند و مسئول جو مثبت تیم است. زنیت در سال 2012 واقعا دلتنگ لوچیانو اسپالتی شد. جای تعجب نیست که این تیم نیز حول Dziuba متحد شود.

***

در نتیجه، ما پرتره ای از یک بازیکن تقریبا ایده آل داریم. اما این تنها نیمی از حقیقت است. بله، کل بازی زنیت از طریق آرتیوم انجام می شود، اما فقط به این دلیل که تیم نمی داند چگونه به غیر از پرتاب یا سانتر از جناح به جلو حمله کند. این در تیم چرچسف همچنین الکساندر گولووین، دنیس چریشف و برادران میرانچوک را در اختیار دارد. اما آبی-سفید-آبی ها بازیکنی ندارند که بتواند حملات خود را متنوع کند. بنابراین، تمام مسابقات تیم سنت پترزبورگ خسته کننده و یکنواخت می شود.

بله، گاهی اوقات بازی ابتدایی روی اسب موثر است، اما آسیب پذیری های زیادی نیز دارد. اول از همه، قابل پیش بینی بودن. رقبا می دانند که کافی است Dzyuba را با قیمومیت شخصی ببندیم - و نیمی از نبرد انجام شده است. این تاکتیک ساده قبلاً در این فصل توسط یوفا و اخمت با موفقیت استفاده شده است. آرتیوم در چنین شرایطی گم می شود و حتی نمی تواند بهترین ویژگی های خود را نشان دهد. به عنوان مثال، او با اخمت تنها در دو مبارزه با اسب از 17 مسابقه پیروز شد.

در اینجا البته سرگئی سماک تا حد زیادی مقصر است. بنا به دلایلی، او بازی را از طریق یک فوروارد می‌سازد، که وقتی نیاز دارید فشار بیاورید و در طبقه دوم بازی کنید، خوب است. برای نقش یک بازیساز، ژیوبا فاقد سرعت، تفکر سریع و دید میدانی است. شما نمی توانید از طریق آن یک حمله کم ایجاد کنید. آرتیوم مدت زیادی با توپ کار می کند و لحظه مناسب را برای یک پاس نافذ سریع از دست می دهد.

و در واقع، او وظایف مستقیم خود را به عنوان مهاجم پنالتی انجام می دهد و نه به خوبی همان سولومون روندون. اگر یک ونزوئلایی توپ را در محوطه حریف دریافت می کرد، در آن صورت امکان تغییر امتیاز روی اسکوربورد وجود داشت، زیرا او عملاً هیچ اشتباهی نداشت. اما Dziuba به دلیل کندی طبیعی خود اغلب لحظات را خراب می کند. واضح است که آرتم روی این مولفه کار می کند، اما هنوز با ایده آل فاصله دارد.

***

بنابراین، جای تعجب نیست که آرتم هرگز پیشنهادهای شایسته ای از مسابقات قهرمانی بالا دریافت نکرد. با استانداردهای اروپایی، او یک مهاجم متوسط ​​است. تصویر او از یک "گلزن شکست ناپذیر" تا حد زیادی توسط رسانه های روسی که پس از جام جهانی به یک قهرمان ملی نیاز داشتند به طور مصنوعی ایجاد شد. اینکه چرا این چریشف نبود که به آن تبدیل شد، حدس هر کسی است. ظاهرا به گفته اهالی روابط عمومی، فارغ التحصیل رئال مادرید که در اسپانیا بازی می کند برای این نقش مناسب نیست.

راستش را بخواهید، حتی در روسیه هم مهاجمان مرکزی قوی‌تر از ژیوبا هستند. این دو فدور هستند - Chalov و Smolov. کوکورین را هم می‌توانید به یاد بیاورید که در پشت میله‌های زندان در حال بی‌حالی است. و تا زمانی که چریشف زنده است ژیوبا را نمی توان بهترین بازیکن کشور دانست. با این حال، در تمام این رای گیری ها، حریفان زنیت هیچ شانسی ندارند.

عجیب است که در کشور ما مرد بزرگ را خدایی می کنند، وقتی در خارج از کشور این نوع فوتبالیست ها به فراموشی سپرده می شوند. این حتی در مورد انگلیس نیز صدق می کند، جایی که غول ها مهاجمان مرکزی دو متری را به نفع آگوئرو، فیرمینو یا لاکازت کوچک کنار گذاشتند.

سرخوشی جام جهانی مدت هاست که فروکش کرده است، زمان آن رسیده که به مسائل واقع بینانه نگاه کنیم. دزیوبا خدا نیست. از دعا کردن با او دست بردارید.

بررسی